دو چشم بی سو

شعر - متن های عاشقانه

دو چشم بی سو

شعر - متن های عاشقانه

***

باخودم در این زندان ، گاه زنجیر می شوم بانو.

که برای شما نه، حتی برای خودم،  دست و پاگیر می شوم بانو.

گرچه جو گندمی است موهایم، شغلم اما آسیا بان نیست.

دارم از دست می روم، دارم، کم کمک پیر می شوم بانو.

سفره ای باز کرده ام از خویش، آنقدر خورده ام خودم را که،

کم کمک فکر می کنم دارم، از خودم سیر می شوم بانو...

نظرات 2 + ارسال نظر
ر . بلوچی یکشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 10:39 ب.ظ

ممنون از تو که به من سر زدی

مریم سه‌شنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 09:59 ق.ظ http://Ardvisoor.persianblog.com

ممنون که بهم سر زدید. شعر های زیبایی می نویسید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد