باخودم در این زندان ، گاه زنجیر می شوم بانو.
که برای شما نه، حتی برای خودم، دست و پاگیر می شوم بانو.
گرچه جو گندمی است موهایم، شغلم اما آسیا بان نیست.
دارم از دست می روم، دارم، کم کمک پیر می شوم بانو.
سفره ای باز کرده ام از خویش، آنقدر خورده ام خودم را که،
کم کمک فکر می کنم دارم، از خودم سیر می شوم بانو...
ممنون از تو که به من سر زدی
ممنون که بهم سر زدید. شعر های زیبایی می نویسید.